گاز؛ سلاح یا وسیلهای برای همکاری؟
سوختهای فسیلی همراه با گاز طبیعی بیش از ۸۰ درصد از انرژی جهانی را تشکیل میدهند. هر کشوری حداقل برای سوخت وسایل نقلیه خود به نفت وابسته است. اگرچه گاز طبیعی بهاندازه نفت و زغالسنگ بهطورمعمول مورداستفاده قرار نمیگیرد اما در سال ۲۰۲۰، حدود ۲۴ درصد از برق جهانی را گاز و ۳۵ درصد را نیز زغالسنگ ۳۵ درصد تولید میکرد. با این حال تنها تعداد محدودی از کشورها بر عرضه سوخت فسیلی جهان تسلط دارند و از منابع انرژی خود بهطور متفاوتی استفاده میکنند.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید
@farhangdiplomacy
سوختهای فسیلی همراه با گاز طبیعی بیش از ۸۰ درصد از انرژی جهانی را تشکیل میدهند. هر کشوری حداقل برای سوخت وسایل نقلیه خود به نفت وابسته است. اگرچه گاز طبیعی بهاندازه نفت و زغالسنگ بهطورمعمول مورداستفاده قرار نمیگیرد اما در سال ۲۰۲۰، حدود ۲۴ درصد از برق جهانی را گاز و ۳۵ درصد را نیز زغالسنگ ۳۵ درصد تولید میکرد. با این حال تنها تعداد محدودی از کشورها بر عرضه سوخت فسیلی جهان تسلط دارند و از منابع انرژی خود بهطور متفاوتی استفاده میکنند.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید
@farhangdiplomacy
فرهیختگان آنلاین
گاز؛ سلاح یا وسیلهای برای همکاری؟
روسیه برای کسب درآمد به اتحادیه اروپا و ترکیه نیاز دارد و آمریکا برای تضعیف رقیب خود به سهم بیشتری در بازار اروپا نیاز دارد.
نقش تحریمها در افزایش همکاری ایران و روسیه
پایگاه اینترنتی ریسپانسیبل استیتکرفت در مطلبی به قلم "آریل پتروویکس" و "رایان وایت" به بررسی تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه و نتایج آن پرداخته که خلاصه آن به شرح زیر است[1]:
نویسندگان این مقاله با اشاره به تاثیر تحریمهای آمریکا بر رشد اقتصادی ایران بیان کردهاند که همین تحریمها، ناخواسته مقاومتی داخلی در برابر مذاکرات هستهای فعلی ایجاد کرده و مانع از تلاشهای دیپلماتیک برای مهار برنامه هستهای این کشور شده است.
از سوی دیگر، تحریمها علیه روسیه در پی هجوم این کشور به اوکراین، در ابتدا موجب کاهش تولید ناخالص داخلی روسیه شد، اما پس از آن انگیزهای برای مسکو ایجاد کرد تا متحدان و بازارهای جدیدی برای خود پیدا کند، در نتیجه قدرت قهرآمیز تحریمها کاهش و روابط کرملین با شرکایی که خواهان تضعیف تلاشهای غرب برای منزوی کردن روسیه هستند، افزایش یافت. بنابراین تلاشهای جداگانه برای اعمال تحریمها علیه ایران و روسیه ناخواسته آنها را به سوی افزایش همکاری اقتصادی و امنیتی با یکدیگر ترغیب کرد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
پایگاه اینترنتی ریسپانسیبل استیتکرفت در مطلبی به قلم "آریل پتروویکس" و "رایان وایت" به بررسی تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه و نتایج آن پرداخته که خلاصه آن به شرح زیر است[1]:
نویسندگان این مقاله با اشاره به تاثیر تحریمهای آمریکا بر رشد اقتصادی ایران بیان کردهاند که همین تحریمها، ناخواسته مقاومتی داخلی در برابر مذاکرات هستهای فعلی ایجاد کرده و مانع از تلاشهای دیپلماتیک برای مهار برنامه هستهای این کشور شده است.
از سوی دیگر، تحریمها علیه روسیه در پی هجوم این کشور به اوکراین، در ابتدا موجب کاهش تولید ناخالص داخلی روسیه شد، اما پس از آن انگیزهای برای مسکو ایجاد کرد تا متحدان و بازارهای جدیدی برای خود پیدا کند، در نتیجه قدرت قهرآمیز تحریمها کاهش و روابط کرملین با شرکایی که خواهان تضعیف تلاشهای غرب برای منزوی کردن روسیه هستند، افزایش یافت. بنابراین تلاشهای جداگانه برای اعمال تحریمها علیه ایران و روسیه ناخواسته آنها را به سوی افزایش همکاری اقتصادی و امنیتی با یکدیگر ترغیب کرد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری | Center for Strategic Studies of Iran
نقش تحریمها در افزایش همکاری ایران و روسیه
آمریکا برای رفع نگرانیهای امنیتی خود درباره روسیه و ایران بیش از پیش به تحریمهای اقتصادی روی آورده است، اما این اقدامات تاثیر متقابلی داشتهاند که میتواند به جای تقویت امنیت آمریکا و امنیت منطقهای نتیجه عکس بدهند.
«اعتقاد به دیپلماسی»
چرا دیپلماسی در خدمت اقتصاد نیست؟
دکتر روح الله اسلامی
وقتی مسالهای به حوزه عمومی اقتصاد ارتباط پیدا میکند بهطور طبیعی وارد حوزه سیاسی هم میشود. به عبارت دیگر جنبه عمومی اقتصاد؛ سیاسی است. عرصه خصوصی در قسمت اقتصاد کلان و اقتصاد عمومی به سیاست وابسته است و ما نمیتوانیم آن را جدا کنیم. البته در سایر کشورهای جهان نیز همین شرایط وجود دارد. قاعدهای که میتوانیم برای آن در نظر بگیریم این است که بهتر است سیاست حوزههای اصلی و اولویتهای اساسی را انجام دهد.
اولویتهای سیاست
سیاست چند اولویت اساسی دارد. ابتدا امنیت جانی و مالی است. به این معنا که باید مالکیت حفظ شود و تهدیدات داخلی و خارجی برطرف شود. تامین امنیت جزو وظایف اساسی حکومت است. امنیت یک کالای عمومی است که حکومتها باید آن را تامین کنند. دومین مساله به موضوع دادرسی یا قضاوت برمیگردد. به عبارت دیگر مردم بتوانند از حقوق خودشان دفاع کنند و در جامعه عدل و داد وجود داشته باشد. سومین وظیفه حکومت قانونگذاری است؛ قانونگذاری که به تسهیلگری و رقابت منجر شود. چهارمین مورد تنظیم سیاست خارجی است. حکومتها ابزارهای مختلفی برای اعمال سیاست خارجی دارند که شامل جنگ، دیپلماسی و... میشود.
بهطور کلی میتوان حکومتها را در دو دسته جای داد. دسته اول شامل حکومتهایی میشود که در همه امور از جمله اقتصاد و فرهنگ دخالت میکنند. این قبیل حکومتها گاهی حتی اولویتها را جابهجا کرده و وظیقه اصلی را رها میکنند. دوم هم حکومتهایی هستند که وظایف اصلی خودشان را انجام میدهند و اجازه میدهند بخش خصوصی و شهروندان اصلیترین مسوولیتهای مربوط به اقتصاد و فرهنگ را بر عهده بگیرند. بنابراین سیاست قابل حذف شدن نیست اما باید اولویتسنجی شود و حکومت کارهای اصلی خودش را انجام دهد. وظیفه حکومت این است که بتواند رقابت ایجاد کند، انحصارزدایی کند و بخش خصوصی قدرتمندی را به وجود آورد تا نوعی انگیزه شکل بگیرد، کالاهای جدیدی تولید شود و علم و تکنولوژی پیشرفت کند. تمامی این موارد به نقش دولتها برمیگردد. به این معنا که متغیر اصلی توسعه در یک کشور دولت است؛ دولتی که میتواند زمینهساز توسعه در یک کشور باشد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید
@farhangdiplomacy
چرا دیپلماسی در خدمت اقتصاد نیست؟
دکتر روح الله اسلامی
وقتی مسالهای به حوزه عمومی اقتصاد ارتباط پیدا میکند بهطور طبیعی وارد حوزه سیاسی هم میشود. به عبارت دیگر جنبه عمومی اقتصاد؛ سیاسی است. عرصه خصوصی در قسمت اقتصاد کلان و اقتصاد عمومی به سیاست وابسته است و ما نمیتوانیم آن را جدا کنیم. البته در سایر کشورهای جهان نیز همین شرایط وجود دارد. قاعدهای که میتوانیم برای آن در نظر بگیریم این است که بهتر است سیاست حوزههای اصلی و اولویتهای اساسی را انجام دهد.
اولویتهای سیاست
سیاست چند اولویت اساسی دارد. ابتدا امنیت جانی و مالی است. به این معنا که باید مالکیت حفظ شود و تهدیدات داخلی و خارجی برطرف شود. تامین امنیت جزو وظایف اساسی حکومت است. امنیت یک کالای عمومی است که حکومتها باید آن را تامین کنند. دومین مساله به موضوع دادرسی یا قضاوت برمیگردد. به عبارت دیگر مردم بتوانند از حقوق خودشان دفاع کنند و در جامعه عدل و داد وجود داشته باشد. سومین وظیفه حکومت قانونگذاری است؛ قانونگذاری که به تسهیلگری و رقابت منجر شود. چهارمین مورد تنظیم سیاست خارجی است. حکومتها ابزارهای مختلفی برای اعمال سیاست خارجی دارند که شامل جنگ، دیپلماسی و... میشود.
بهطور کلی میتوان حکومتها را در دو دسته جای داد. دسته اول شامل حکومتهایی میشود که در همه امور از جمله اقتصاد و فرهنگ دخالت میکنند. این قبیل حکومتها گاهی حتی اولویتها را جابهجا کرده و وظیقه اصلی را رها میکنند. دوم هم حکومتهایی هستند که وظایف اصلی خودشان را انجام میدهند و اجازه میدهند بخش خصوصی و شهروندان اصلیترین مسوولیتهای مربوط به اقتصاد و فرهنگ را بر عهده بگیرند. بنابراین سیاست قابل حذف شدن نیست اما باید اولویتسنجی شود و حکومت کارهای اصلی خودش را انجام دهد. وظیفه حکومت این است که بتواند رقابت ایجاد کند، انحصارزدایی کند و بخش خصوصی قدرتمندی را به وجود آورد تا نوعی انگیزه شکل بگیرد، کالاهای جدیدی تولید شود و علم و تکنولوژی پیشرفت کند. تمامی این موارد به نقش دولتها برمیگردد. به این معنا که متغیر اصلی توسعه در یک کشور دولت است؛ دولتی که میتواند زمینهساز توسعه در یک کشور باشد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید
@farhangdiplomacy
هفته نامه تجارت فردا
اعتقاد به دیپلماسی
روحالله اسلامی / تحلیلگر مسائل سیاسی
وقتی مسالهای به حوزه عمومی اقتصاد ارتباط پیدا میکند بهطور طبیعی وارد حوزه
مبادلات تجاری جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا و جایگاه اسپانیا
در راستای ارتقاء آگاهی از سطح مبادلات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای حوزه اتحادیه اروپا و تراز تجاری فی مابین، گزارش اداره آمار اروپا « یوروستات » که مبادلات کشورهای این حوزه اتحادیه اروپا با دیگر کشورها را در سال 2021 تشریح نموده است، بررسی و روابط جمهوری اسلامی ایران با این اتحادیه به شرح زیر استخراج گردیده است.
حجم مبادلات تجاری ایران و اتحادیه اروپا (27 کشور) از نظر ارزشی در سال 2021 به 4 میلیارد و 766 میلیون و 875 هزار یورو رسید که این میزان حجم مبادلات نسبت به سال 2020، افزایش 462 میلیون و 116 هزار یورویی (10،7 درصدی) داشته است.
صادرات کالا (ایران به اتحادیه اروپا) طی سال 2021 به 929 میلیون و 452 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2021، افزایش 216 میلیون و 611 هزار یورویی (30،4 درصدی) داشته است.
واردات کالا (ایران از اتحادیه اروپا) طی سال 2021 به 3 میلیارد و 837 میلیون و 423 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2021، افزایش 245 میلیون و 505 هزار یورویی (6،8 درصدی) داشته است.
حجم مبادلات تجاری ایران و اسپانیا از نظر ارزشی در سال 2021 به 341 میلیون و 273 هزار یورو رسید که این میزان نسبت به سال 2020، 71 میلیون و 182 هزار یورو (26،3 درصد) افزایش داشته است.
صادرات کالا (ایران به اسپانیا) طی سال 2021 به 104 میلیون و 832 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2020، افزایش 40 میلیون و 771 هزار و 880 یورویی (64،1 درصدی) داشته است.
واردات کالا (ایران از اسپانیا) طی سال 2021 به 236 میلیون و 441 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2020، افزایش 30 میلیون و 410 هزار و 770 یورویی (14،8 درصدی) داشته است.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
در راستای ارتقاء آگاهی از سطح مبادلات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای حوزه اتحادیه اروپا و تراز تجاری فی مابین، گزارش اداره آمار اروپا « یوروستات » که مبادلات کشورهای این حوزه اتحادیه اروپا با دیگر کشورها را در سال 2021 تشریح نموده است، بررسی و روابط جمهوری اسلامی ایران با این اتحادیه به شرح زیر استخراج گردیده است.
حجم مبادلات تجاری ایران و اتحادیه اروپا (27 کشور) از نظر ارزشی در سال 2021 به 4 میلیارد و 766 میلیون و 875 هزار یورو رسید که این میزان حجم مبادلات نسبت به سال 2020، افزایش 462 میلیون و 116 هزار یورویی (10،7 درصدی) داشته است.
صادرات کالا (ایران به اتحادیه اروپا) طی سال 2021 به 929 میلیون و 452 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2021، افزایش 216 میلیون و 611 هزار یورویی (30،4 درصدی) داشته است.
واردات کالا (ایران از اتحادیه اروپا) طی سال 2021 به 3 میلیارد و 837 میلیون و 423 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2021، افزایش 245 میلیون و 505 هزار یورویی (6،8 درصدی) داشته است.
حجم مبادلات تجاری ایران و اسپانیا از نظر ارزشی در سال 2021 به 341 میلیون و 273 هزار یورو رسید که این میزان نسبت به سال 2020، 71 میلیون و 182 هزار یورو (26،3 درصد) افزایش داشته است.
صادرات کالا (ایران به اسپانیا) طی سال 2021 به 104 میلیون و 832 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2020، افزایش 40 میلیون و 771 هزار و 880 یورویی (64،1 درصدی) داشته است.
واردات کالا (ایران از اسپانیا) طی سال 2021 به 236 میلیون و 441 هزار یورو رسید که نسبت به سال 2020، افزایش 30 میلیون و 410 هزار و 770 یورویی (14،8 درصدی) داشته است.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
پایگاه اطلاع رسانی معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
مبادلات تجاری جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا و جایگاه اسپانیا
در راستای ارتقاء آگاهی از سطح مبادلات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای حوزه اتحادیه اروپا و تراز تجاری فی مابین، گزارش اداره آمار اروپا « یوروستات » که مبادلات کشورهای این حوزه اتحادیه اروپا با دیگر کشورها را در سال 2021 تشریح نموده است، بررسی…
موازنه قدرت نرم: تلاش های آمریکایی و چینی برای به دست آوردن قلب ها و ذهن ها
در دوران پس از جنگ سرد کمتر مفهومی توانسته عمیق تر از ایده "قدرت نرم " به مباحث سیاست خارجی آمریکا شکل دهد. این اصطلاح توسط دانشمند علوم سیاسی آمریکایی جوزف نای در سال ۱۹۹۰ در کتابی به نام "ملزم به رهبری" خلق شد که اینگونه توسط او تعریف شد: وادار کردن دیگران به خواستن آنچه شما می خواهید. نای تنها سعی در روشن کردن بخشی از قدرت ملی نداشت بلکه استدلالهای مربوط به افول زود هنگام ایالات متحده را به عقب راند. او استدلال می کند که بر خلاف نظرات مطرح شده، ایالات متحده در کنار قدرت نظامی و قدرت اقتصادی به لطف قدرت نرم فراوان خود از برتری گسترده ای نسبت به رقبای بالقوه برخوردار است که مبتنی بر «منابع ناملموس: فرهنگ، ایدئولوژی، و توانایی استفاده از نهادهای بین المللی برای تعیین چارچوب مناظره است».
ایده قدرت نرم در دهه ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفت اما در سال های پس از حملات ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ در ایالات متحده مورد محک واقع شد. پس از جنگ فاجعه بار ایالات متحده در عراق و افزایش شدید احساسات ضد آمریکایی در خاورمیانه و فراتر از آن، نای تاکید داشت که قدرت نرم فقط مکمل قدرت سخت نیست، بلکه برای آن ضروری است. او در کتاب خود با عنوان قدرت نرم در سال ۲۰۰۴ اظهار کرد: «وقتی اهمیت جذابیت خود را برای کشورهای دیگر نادیده می گیریم، بهای آن را می پردازیم. چنین استدلال هایی در دولت جورج دبلیو بوش تأثیر چندانی نداشت، اما بعدها توسط دولت اوباما پذیرفته شد. در سال ۲۰۱۳، هیلاری کلینتون، اوباما را به عنوان اولین دیپلمات ارشد وزیر امور خارجه در مقاله ای از این صفحات، با قدرت نرم توصیف کرد. آونگ قدرت نرم بار دیگر تحت مدیریت جنگ طلبانه تر و انزواطلبانه تر رئیس جمهور دونالد ترامپ و بار دیگر با روی کار آمدن جو بایدن، او متعهد شد که اعتبار اخلاقی کشور را احیا کند و نه تنها با الگوی قدرت بلکه با به کارگیری قدرت الگوی ایالات متحده آن را رهبری کند.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
در دوران پس از جنگ سرد کمتر مفهومی توانسته عمیق تر از ایده "قدرت نرم " به مباحث سیاست خارجی آمریکا شکل دهد. این اصطلاح توسط دانشمند علوم سیاسی آمریکایی جوزف نای در سال ۱۹۹۰ در کتابی به نام "ملزم به رهبری" خلق شد که اینگونه توسط او تعریف شد: وادار کردن دیگران به خواستن آنچه شما می خواهید. نای تنها سعی در روشن کردن بخشی از قدرت ملی نداشت بلکه استدلالهای مربوط به افول زود هنگام ایالات متحده را به عقب راند. او استدلال می کند که بر خلاف نظرات مطرح شده، ایالات متحده در کنار قدرت نظامی و قدرت اقتصادی به لطف قدرت نرم فراوان خود از برتری گسترده ای نسبت به رقبای بالقوه برخوردار است که مبتنی بر «منابع ناملموس: فرهنگ، ایدئولوژی، و توانایی استفاده از نهادهای بین المللی برای تعیین چارچوب مناظره است».
ایده قدرت نرم در دهه ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفت اما در سال های پس از حملات ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ در ایالات متحده مورد محک واقع شد. پس از جنگ فاجعه بار ایالات متحده در عراق و افزایش شدید احساسات ضد آمریکایی در خاورمیانه و فراتر از آن، نای تاکید داشت که قدرت نرم فقط مکمل قدرت سخت نیست، بلکه برای آن ضروری است. او در کتاب خود با عنوان قدرت نرم در سال ۲۰۰۴ اظهار کرد: «وقتی اهمیت جذابیت خود را برای کشورهای دیگر نادیده می گیریم، بهای آن را می پردازیم. چنین استدلال هایی در دولت جورج دبلیو بوش تأثیر چندانی نداشت، اما بعدها توسط دولت اوباما پذیرفته شد. در سال ۲۰۱۳، هیلاری کلینتون، اوباما را به عنوان اولین دیپلمات ارشد وزیر امور خارجه در مقاله ای از این صفحات، با قدرت نرم توصیف کرد. آونگ قدرت نرم بار دیگر تحت مدیریت جنگ طلبانه تر و انزواطلبانه تر رئیس جمهور دونالد ترامپ و بار دیگر با روی کار آمدن جو بایدن، او متعهد شد که اعتبار اخلاقی کشور را احیا کند و نه تنها با الگوی قدرت بلکه با به کارگیری قدرت الگوی ایالات متحده آن را رهبری کند.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
www.cmess.ir
موازنه قدرت نرم: تلاش های آمریکایی و چینی برای به دست آوردن قلب ها و ذهن ها
در دوران پس از جنگ سرد کمتر مفهومی توانسته عمیق تر از ایده "قدرت نرم " به مباحث سیاست خارجی آمریکا شکل دهد. این اصطلاح توسط دانشمند علوم سیاسی آمریکایی جوزف نای در سال ۱۹۹۰ در کتابی به نام "ملزم به رهبری" خلق شد که اینگونه توسط او تعریف شد: وادار کردن دیگران…
طرح دولت دیجیتال چین تا ۲۰۳۵
هدف این نسخه که “راهنمایی برای تقویت ساختار حاکمیت دیجیتال” نام دارد، ایجاد سیستم جامع داده محور تا سال ۲۰۲۵ است تا به اجرای سیاستهای علمی، دقیق و کارآمد کمک کند. دولت تا سال ۲۰۳۵ تحولات دیجیتال داشته و به ظرفیت حکومتی بیشتری دست یافته است.
اگرچه در این طرح جزییات ذکر نشده است اما نشاندهنده جاهطلبیهای پکن برای استفاده از فناوری و تقویت حکومت اقتدارگرای خود و کسب نتایج بهتری حکومتداری است. استفاده فعلی از فناوریهای دیجیتال در زمینههایی نظیر نظارت و امتیازدهی اعتباری قابلتوجه است و انتقاداتی را از داخل و خارج از کشور برانگیخته است. برای مثال پس از اینکه مقامات محلی ژنگژو، از سیستم کد بهداشتی چراغ راهنمایی دیجیتال که برای مبارزه با شیوع کووید-۱۹ معرفی شده بود، سوءاستفاده کردند، ناآرامی عمومی ایجاد شد. مقامات از این دادهها برای محدود کردن حرکت مخالفان احتمالی و افرادی که پس از دست دادن پول در بانکهای کوچک محلی اعتراض داشتند، استفاده کردند.
براساس طرح دولت دیجیتال، چین نیاز دارد تا کاربرد فناوریهای دیجیتال خود را افزایش دهد تا وظایف دولتی خود را انجام دهد. یکی از نقاط اصلی تمرکز این طرح تحلیلهای کلان داده در مدیریت اقتصاد کلان است تا عملکرد پکن را در مدیریت دومین اقتصاد جهان بهبود بخشد. بر اساس این طرح، چین یکپارچهسازی، جمعآوری و مدیریت دادههای اقتصادی را برای توسعه پایگاههای اطلاعاتی حاکمیت اقتصادی تقویت خواهد کرد و چین کلان دادهها را برای تقویت تحلیل و هشدار اقتصادی به کار خواهد گرفت.
در حالی که بحثهای آکادمیک بر سر میزانی که دولتها میتوانند فعالیتها و روندهای اقتصادی را بر اساس دادههای بزرگ پیشبینی کنند وجود دارد، دولت چین به اعمال کلان دادهها در مدل حکمرانی اقتصادی خود تمایل دارد.
یکی دیگر از حوزههای اصلی حکومت دیجیتال کنترل و امنیت اجتماعی است. چین سیستم کنترل امنیت اجتماعی خود را هوشمندتر و پلتفرم کلان داده امنیتی خود را برای پیشگیری و جلوگیری از خطرات اجتماعیتقویت خواهد کرد. خدمات دولت الکترونیک چین همچنین شامل ارائه بیشتر خدمات عمومی آنلاین برای کمک به شهروندان نیز خواهد بود.
تحول دیجیتال چین در حالی صورت میگیرد که این کشور تلاشهای خود را برای توسعه اقتصاد دیجیتال افزایش میدهد و انتظار میرود که کلان داده، محاسبات ابری و هوش مصنوعی نقشی پیشرو در آینده اقتصادی این کشور ایفا کند.
شی جین پینگ رئیسجمهور چین در نشست کمیسیون مرکزی اصلاحات جامع اعلام کرد به کارگیری فناوریهای دیجیتال در حکومت، دولت را قادر میسازد تا کارآمدتر عمل کند و از تلاشهای مدرن سازی چین حمایت کرد.
آخرین هدف دیجیتال کردن دولت نیز مطابق با نگرش شی جین پینگ در این زمینه است که چین یک ملت سوسالیست مدرن بزرگ شود و اندازه اقتصاد خود را تا سال ۲۰۳۵ به دو برابر افزایش دهد.
بحران کووید-۱۹ به چین این امکان را داده است که نظارت دیجیتالی گسترده و زیرساختهای شهر هوشمند و اثربخشی فناوری را آزمایش کند. این قبیل راهحلها، تعهد پکن به حکمرانی دیجیتال را بیشتر تقویت کرده است.
منبع: دفتر همکاری فناوری سفارت ایران در پکن
هدف این نسخه که “راهنمایی برای تقویت ساختار حاکمیت دیجیتال” نام دارد، ایجاد سیستم جامع داده محور تا سال ۲۰۲۵ است تا به اجرای سیاستهای علمی، دقیق و کارآمد کمک کند. دولت تا سال ۲۰۳۵ تحولات دیجیتال داشته و به ظرفیت حکومتی بیشتری دست یافته است.
اگرچه در این طرح جزییات ذکر نشده است اما نشاندهنده جاهطلبیهای پکن برای استفاده از فناوری و تقویت حکومت اقتدارگرای خود و کسب نتایج بهتری حکومتداری است. استفاده فعلی از فناوریهای دیجیتال در زمینههایی نظیر نظارت و امتیازدهی اعتباری قابلتوجه است و انتقاداتی را از داخل و خارج از کشور برانگیخته است. برای مثال پس از اینکه مقامات محلی ژنگژو، از سیستم کد بهداشتی چراغ راهنمایی دیجیتال که برای مبارزه با شیوع کووید-۱۹ معرفی شده بود، سوءاستفاده کردند، ناآرامی عمومی ایجاد شد. مقامات از این دادهها برای محدود کردن حرکت مخالفان احتمالی و افرادی که پس از دست دادن پول در بانکهای کوچک محلی اعتراض داشتند، استفاده کردند.
براساس طرح دولت دیجیتال، چین نیاز دارد تا کاربرد فناوریهای دیجیتال خود را افزایش دهد تا وظایف دولتی خود را انجام دهد. یکی از نقاط اصلی تمرکز این طرح تحلیلهای کلان داده در مدیریت اقتصاد کلان است تا عملکرد پکن را در مدیریت دومین اقتصاد جهان بهبود بخشد. بر اساس این طرح، چین یکپارچهسازی، جمعآوری و مدیریت دادههای اقتصادی را برای توسعه پایگاههای اطلاعاتی حاکمیت اقتصادی تقویت خواهد کرد و چین کلان دادهها را برای تقویت تحلیل و هشدار اقتصادی به کار خواهد گرفت.
در حالی که بحثهای آکادمیک بر سر میزانی که دولتها میتوانند فعالیتها و روندهای اقتصادی را بر اساس دادههای بزرگ پیشبینی کنند وجود دارد، دولت چین به اعمال کلان دادهها در مدل حکمرانی اقتصادی خود تمایل دارد.
یکی دیگر از حوزههای اصلی حکومت دیجیتال کنترل و امنیت اجتماعی است. چین سیستم کنترل امنیت اجتماعی خود را هوشمندتر و پلتفرم کلان داده امنیتی خود را برای پیشگیری و جلوگیری از خطرات اجتماعیتقویت خواهد کرد. خدمات دولت الکترونیک چین همچنین شامل ارائه بیشتر خدمات عمومی آنلاین برای کمک به شهروندان نیز خواهد بود.
تحول دیجیتال چین در حالی صورت میگیرد که این کشور تلاشهای خود را برای توسعه اقتصاد دیجیتال افزایش میدهد و انتظار میرود که کلان داده، محاسبات ابری و هوش مصنوعی نقشی پیشرو در آینده اقتصادی این کشور ایفا کند.
شی جین پینگ رئیسجمهور چین در نشست کمیسیون مرکزی اصلاحات جامع اعلام کرد به کارگیری فناوریهای دیجیتال در حکومت، دولت را قادر میسازد تا کارآمدتر عمل کند و از تلاشهای مدرن سازی چین حمایت کرد.
آخرین هدف دیجیتال کردن دولت نیز مطابق با نگرش شی جین پینگ در این زمینه است که چین یک ملت سوسالیست مدرن بزرگ شود و اندازه اقتصاد خود را تا سال ۲۰۳۵ به دو برابر افزایش دهد.
بحران کووید-۱۹ به چین این امکان را داده است که نظارت دیجیتالی گسترده و زیرساختهای شهر هوشمند و اثربخشی فناوری را آزمایش کند. این قبیل راهحلها، تعهد پکن به حکمرانی دیجیتال را بیشتر تقویت کرده است.
منبع: دفتر همکاری فناوری سفارت ایران در پکن
ارزیابی عملکرد مجلس در مذاکرات هسته ای؛ انگیزه ها و آثار قانون اقدام راهبردی
قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملت تجربه کم نظیری از نقش آفرینی مستقیم و مؤثر مجلس شورای اسلامی در سیاستگذاری مسائل حیاتی مرتبط با امنیت ملی و سیاست خارجی بود. به رغم چالش هایی که در مرحله تصویب و اجرا وجود داشت، نتایج و آثار راهبردی این قانون در تحول برنامه هسته ای و تغییر رویکرد آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران انکارناپذیر است. در عمل، اجرای قانون اهمیت تأثیر اهرم سازی در تقویت قدرت چانه زنی و موفقیت دیپلماسی را نمایان ساخت و سطح اعتبار تهدید جمهوری اسلامی را در قبال فشارهای خارجی افزایش داد. یکی از مهم ترین درسهای قانون اقدام راهبردی این بود که در برابر روند تصاعدی تهدید و فشار خارجی نه تنها باید انگیزه طرف مقابل را برای دستیابی به اهدافش از بین برد و آن را مأیوس ساخت بلکه روند اقدامات متقابل باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که نتایج معکوس و پرهزینه ای برای عامل فشار در پی داشته باشد.
برای دریافت فایل pdf اینجا کلیک کنید
@farhangdiplomacy
قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملت تجربه کم نظیری از نقش آفرینی مستقیم و مؤثر مجلس شورای اسلامی در سیاستگذاری مسائل حیاتی مرتبط با امنیت ملی و سیاست خارجی بود. به رغم چالش هایی که در مرحله تصویب و اجرا وجود داشت، نتایج و آثار راهبردی این قانون در تحول برنامه هسته ای و تغییر رویکرد آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران انکارناپذیر است. در عمل، اجرای قانون اهمیت تأثیر اهرم سازی در تقویت قدرت چانه زنی و موفقیت دیپلماسی را نمایان ساخت و سطح اعتبار تهدید جمهوری اسلامی را در قبال فشارهای خارجی افزایش داد. یکی از مهم ترین درسهای قانون اقدام راهبردی این بود که در برابر روند تصاعدی تهدید و فشار خارجی نه تنها باید انگیزه طرف مقابل را برای دستیابی به اهدافش از بین برد و آن را مأیوس ساخت بلکه روند اقدامات متقابل باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که نتایج معکوس و پرهزینه ای برای عامل فشار در پی داشته باشد.
برای دریافت فایل pdf اینجا کلیک کنید
@farhangdiplomacy
rc.majlis.ir
مرکز پژوهشها - ارزیابی عملکرد مجلس در مذاکرات هسته ای؛ انگیزه ها و آثار قانون اقدام راهبردی
شماره مسلسل 18385
سیاست انرژی سبز چین؛ آینده بازار انرژی خاورمیانه
با اتخاذ سیاست در های باز چین و به حرکت درآمدن چرخ های توسعه این کشور ، انرژی و به موازات آن مفهوم امنیت انرژی به بخش جداییناپذیر سیاست خارجی دولت پکن در عرصه بینالملل مبدل گردید. ازاینرو، تحولات بینالملل، نوسانات قیمت در بازار انرژی و از سویی مسئله محیطزیست را میتوان به عنوان محرکه های اصلی در چرخش آرام سیاست انرژی چین مشاهده کرد.
سیاست انرژی سبز پکن
در سالهای اخیر، مقامات پکن رویکرد سیاست گذاری سبز غیر مخرب را دنبال و سرلوحه سیاست انرژی خود قرار دادهاند که دلیل آن را میتوان به وضوح در نگرانی مداوم در زمینه ثبات سیاسی و هزینه اقتصادی مشاهده کرد که رابطه غیرقابلانکاری با ثبات و امنیت انرژی دارد؛ ازاینرو، چین «تمدن زیستمحیطی» را هسته فرایند مدرن سازی خود قرار داده است.
دولت چین در درجه اول سرمایهگذاری در انرژیهای تجدید پذیر را در اولویت قرار داده تا خطرات بیثباتی سیاسی و اقتصادی که پیوندی عمیق و ناگسستنی با امنیت انرژی دارد را کاهش دهد. در مارس ۲۰۲۲، چین چهاردهمین برنامه پنجساله را برای بخش انرژی منتشر کرد که برنامه توسعه انرژی را تا سال ۲۰۲۵ پوشش میدهد و به عنوان اولین برنامه مالی ویژه انرژی که پس از تعهدات چین در خصوص کاهش و حذف انتشار کربن قلمداد میشود. این برنامه در قالب اهداف بلندمدت انتقال و استقرار یک سیستم انرژی مدرن قرار دارد که به مسائل امنیت انرژی عرضه سوق داده می شود. نمودار فوق به وضوح سیاست انرژی دولت پکن را نشان میدهد که با سرعتی فزاینده این مسیر را طی میکند. طبق برنامه بلندمدت دولت پکن بر این اساس پایهریزی شده است که انرژی تجدید پذیر این کشور از ۲,۵۰% در سال ۲۰۲۰ به ۶.۲۰% در سال ۲۰۵۰ برسد و شیب صعودی این روند را نیز میتوان از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ به وضوح مشاهده کرد. از همین رو، چین در حال حاضر در ارقام تولید انرژیهای تجدید پذیر پیشرو است و بزرگترین تولیدکننده انرژی بادی و خورشیدی در جهان و بزرگترین سرمایهگذار داخلی و خارجی در انرژیهای تجدید پذیر محسوب میشود.
برای مطالعه کامل کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
با اتخاذ سیاست در های باز چین و به حرکت درآمدن چرخ های توسعه این کشور ، انرژی و به موازات آن مفهوم امنیت انرژی به بخش جداییناپذیر سیاست خارجی دولت پکن در عرصه بینالملل مبدل گردید. ازاینرو، تحولات بینالملل، نوسانات قیمت در بازار انرژی و از سویی مسئله محیطزیست را میتوان به عنوان محرکه های اصلی در چرخش آرام سیاست انرژی چین مشاهده کرد.
سیاست انرژی سبز پکن
در سالهای اخیر، مقامات پکن رویکرد سیاست گذاری سبز غیر مخرب را دنبال و سرلوحه سیاست انرژی خود قرار دادهاند که دلیل آن را میتوان به وضوح در نگرانی مداوم در زمینه ثبات سیاسی و هزینه اقتصادی مشاهده کرد که رابطه غیرقابلانکاری با ثبات و امنیت انرژی دارد؛ ازاینرو، چین «تمدن زیستمحیطی» را هسته فرایند مدرن سازی خود قرار داده است.
دولت چین در درجه اول سرمایهگذاری در انرژیهای تجدید پذیر را در اولویت قرار داده تا خطرات بیثباتی سیاسی و اقتصادی که پیوندی عمیق و ناگسستنی با امنیت انرژی دارد را کاهش دهد. در مارس ۲۰۲۲، چین چهاردهمین برنامه پنجساله را برای بخش انرژی منتشر کرد که برنامه توسعه انرژی را تا سال ۲۰۲۵ پوشش میدهد و به عنوان اولین برنامه مالی ویژه انرژی که پس از تعهدات چین در خصوص کاهش و حذف انتشار کربن قلمداد میشود. این برنامه در قالب اهداف بلندمدت انتقال و استقرار یک سیستم انرژی مدرن قرار دارد که به مسائل امنیت انرژی عرضه سوق داده می شود. نمودار فوق به وضوح سیاست انرژی دولت پکن را نشان میدهد که با سرعتی فزاینده این مسیر را طی میکند. طبق برنامه بلندمدت دولت پکن بر این اساس پایهریزی شده است که انرژی تجدید پذیر این کشور از ۲,۵۰% در سال ۲۰۲۰ به ۶.۲۰% در سال ۲۰۵۰ برسد و شیب صعودی این روند را نیز میتوان از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ به وضوح مشاهده کرد. از همین رو، چین در حال حاضر در ارقام تولید انرژیهای تجدید پذیر پیشرو است و بزرگترین تولیدکننده انرژی بادی و خورشیدی در جهان و بزرگترین سرمایهگذار داخلی و خارجی در انرژیهای تجدید پذیر محسوب میشود.
برای مطالعه کامل کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
www.cmess.ir
سیاست انرژی سبز چین؛ آینده بازار انرژی خاورمیانه
با اتخاذ سیاست در های باز چین و به حرکت درآمدن چرخ های توسعه این کشور ، انرژی و به موازات آن مفهوم امنیت انرژی به بخش جداییناپذیر سیاست خارجی دولت پکن در عرصه بینالملل مبدل گردید. ازاینرو، تحولات بینالملل، نوسانات قیمت در بازار انرژی و از سویی مسئله…
فرصتها و تهدیدهای تغییرات ژئوپولیتیکی قفقاز جنوبی برای ایران
پس از تهاجم روسیه به اوکراین و فرسایشی شدن این جنگ باوجود پیشبینیهای اولیه پوتین که ظرف یک هفته نیروهای روسیه قرار بود به کییف، پایتخت اوکراین برسند و ولودیمیر زلنسکی را سرنگون و دولت وابسته خود را در اوکراین مستقر کنند، تحولات در قرهباغ وارد مرحله جدیدی شد و آذربایجان دست به آزادسازی برخی ارتفاعات مشرف به خانکندی و در نزدیکی لاچین و کلبجر زد و متعاقبا موفق شد لاچین را به صورت کامل از دست اشغالگران آزاد کند.
پس از آزادسازی کامل لاچین توسط ارتش آذربایجان و تخلیه روستاهای سوس و زابوخ از توابع لاچین و خروج ارامنه ساکن در این روستاها پس از نزدیک به سی سال که طبق گفته آذربایجان از ارامنه انتقالیافته از لبنان و سوریه بودند، تحولات روند صلح قرهباغ سرعت بیشتری به خود گرفته است و به زودی دیدارها و مذاکراتی با حضور الهام علیاف، رییسجمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان و معاونان نخستوزیر این دو کشور در رابطه با موضوعات مربوط به کریدور زنگزور و خطوط مواصلاتی و تعیین محدودههای مرزی و چگونگی گام برداشتن در مسیر امضای سند نهایی صلح نشستهای سهجانبهای با حضور نماینده اتحادیه اروپا در بروکسل و معاون نخستوزیر روسیه و به احتمال زیاد با حضور پوتین (پس از نشست بروکسل) برگزار خواهد شد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
پس از تهاجم روسیه به اوکراین و فرسایشی شدن این جنگ باوجود پیشبینیهای اولیه پوتین که ظرف یک هفته نیروهای روسیه قرار بود به کییف، پایتخت اوکراین برسند و ولودیمیر زلنسکی را سرنگون و دولت وابسته خود را در اوکراین مستقر کنند، تحولات در قرهباغ وارد مرحله جدیدی شد و آذربایجان دست به آزادسازی برخی ارتفاعات مشرف به خانکندی و در نزدیکی لاچین و کلبجر زد و متعاقبا موفق شد لاچین را به صورت کامل از دست اشغالگران آزاد کند.
پس از آزادسازی کامل لاچین توسط ارتش آذربایجان و تخلیه روستاهای سوس و زابوخ از توابع لاچین و خروج ارامنه ساکن در این روستاها پس از نزدیک به سی سال که طبق گفته آذربایجان از ارامنه انتقالیافته از لبنان و سوریه بودند، تحولات روند صلح قرهباغ سرعت بیشتری به خود گرفته است و به زودی دیدارها و مذاکراتی با حضور الهام علیاف، رییسجمهور آذربایجان و نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان و معاونان نخستوزیر این دو کشور در رابطه با موضوعات مربوط به کریدور زنگزور و خطوط مواصلاتی و تعیین محدودههای مرزی و چگونگی گام برداشتن در مسیر امضای سند نهایی صلح نشستهای سهجانبهای با حضور نماینده اتحادیه اروپا در بروکسل و معاون نخستوزیر روسیه و به احتمال زیاد با حضور پوتین (پس از نشست بروکسل) برگزار خواهد شد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
دیپلماسی ایرانی
فرصتها و تهدیدهای تغییرات ژئوپولیتیکی قفقاز جنوبی برای ایران - دیپلماسی ایرانی
افشار سلیمانی در یادداشتی می نویسد: با توجه به اینکه حل بحران قرهباغ تا این مرحله به جز ایران با ضرایب متفاوت به نفع همه...
برندسازی منطقه ای و امکانات جمهوری اسلامی ایران
برند یک مکان بازنمایی جغرافیایی آن است و مستلزم فرایند دقیقی از انتخاب و تداعی ویژگی های خاص کارکردی، منطقه ای، و ارزش های نمادین است که فرض می شود بر ارزش مکان بیفزایند. برند مکان باید بازنمایی ارتباط بین کارکردهای معمول و ویژگی های نمادین مکان با مخاطبان بالقوه آن باشد. استراتژی برندینگ مکان در شکل ایده آلش باید شکاف میان سه حوزه را پر کند؛ آنچه یک مکان واقعا هست (هویت)، آنچه مخاطبان از بیرون می پندارند که مکان هست (تصویر)، و این که مکان می خواهد در جهان خارج چگونه شناخته شود (برند یا اشتهار مطلوب مکان).
برندینگ مکان را می توان در سطوح مختلفی اعم از شهر، کشور یا منطقه اعمال کرد. تمرکز این یادداشت بر برندینگ مکان در سطح منطقه ای است. طی دهه های گذشته علاقه سیاسی و علمی به پرداختن به مقیاس جغرافیایی در حد منطقه افزایش یافته است. جای پای این علاقه را می توان در فرایندهای بین المللی شدن[1] و جهانی شدن[2] بازیافت که روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در قالب الگوهای جهانی بازتعریف کرده اند. این فرایندها همچنین منجر به رقابتهای بین المللی، بینامنطقه ای و بین شهری شده اند. علاوه براین شاهد دو شکل از تغییر مقیاس در دولت بودگی[3] در سطح افقی و عمودی هستیم. تغییر مقیاس در سطح عمودی به تغییر قدرت از دولت-ملت به بدنه های فراملی مانند اتحادیه اروپا اشاره دارد در عین حال که نوعی تمرکززدایی به مقیاس محلی را هم شامل می شود. تغییر مقیاس در سطح افقی به معنای تعامل بیشتر میان بازیگران دولتی و غیردولتی یا به عبارت دیگر تغییر از دولت به حکمرانی است.
برای مطالعه کامل گزارش اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
برند یک مکان بازنمایی جغرافیایی آن است و مستلزم فرایند دقیقی از انتخاب و تداعی ویژگی های خاص کارکردی، منطقه ای، و ارزش های نمادین است که فرض می شود بر ارزش مکان بیفزایند. برند مکان باید بازنمایی ارتباط بین کارکردهای معمول و ویژگی های نمادین مکان با مخاطبان بالقوه آن باشد. استراتژی برندینگ مکان در شکل ایده آلش باید شکاف میان سه حوزه را پر کند؛ آنچه یک مکان واقعا هست (هویت)، آنچه مخاطبان از بیرون می پندارند که مکان هست (تصویر)، و این که مکان می خواهد در جهان خارج چگونه شناخته شود (برند یا اشتهار مطلوب مکان).
برندینگ مکان را می توان در سطوح مختلفی اعم از شهر، کشور یا منطقه اعمال کرد. تمرکز این یادداشت بر برندینگ مکان در سطح منطقه ای است. طی دهه های گذشته علاقه سیاسی و علمی به پرداختن به مقیاس جغرافیایی در حد منطقه افزایش یافته است. جای پای این علاقه را می توان در فرایندهای بین المللی شدن[1] و جهانی شدن[2] بازیافت که روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در قالب الگوهای جهانی بازتعریف کرده اند. این فرایندها همچنین منجر به رقابتهای بین المللی، بینامنطقه ای و بین شهری شده اند. علاوه براین شاهد دو شکل از تغییر مقیاس در دولت بودگی[3] در سطح افقی و عمودی هستیم. تغییر مقیاس در سطح عمودی به تغییر قدرت از دولت-ملت به بدنه های فراملی مانند اتحادیه اروپا اشاره دارد در عین حال که نوعی تمرکززدایی به مقیاس محلی را هم شامل می شود. تغییر مقیاس در سطح افقی به معنای تعامل بیشتر میان بازیگران دولتی و غیردولتی یا به عبارت دیگر تغییر از دولت به حکمرانی است.
برای مطالعه کامل گزارش اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
پیشران های دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی
به منظور حضور مقتدرانه در عرصه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران لازم است با توجه به بند «16» اصل سوم و اصول 152 و 154 قانون اساسی، از همه ابعاد و ظرفیت های دیپلماسی استفاده کند. دیپلماسی رسمی، عمومی، دفاعی، اقتصادی، فرهنگی و ... از مهم ترین ابعاد دیپلماسی است که هرکدام متولیان خاص خود را دارد. یکی از مهم ترین اضلاع دیپلماسی عمومی، دیپلماسی پارلمانی است که متولی اصلی آن مجلس شورای اسلامی است.
طبعاً قدرت مانور دولتمردان در عرصه روابط بین الملل در قیاس با نمایندگان پارلمان محدودتر است ولی قانونگذاران به دلیل ایفای وظایف نمایندگی تحرک دیپلماتیک بالاتری دارند و در بیان مواضع از آزادی بیشتری در قیاس با وزیر امور خارجه و سفرا برخوردارند. ستون فقرات و موتور پیشران توسعه دیپلماسی پارلمانی بر پنج کنشگر ریاست محترم قوه مقننه، شورای اجرایی بین المجالس، گروه های دوستی، رؤسای فراکسیون ها و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بنا شده است. این پنج کنشگر به عنوان معماران سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، لازم است در تمام سطوح دیپلماسی پارلمانی دو جانبه، منطقه ای، قاره ای، فرامنطقه ای و جهانی مشارکت میدانی مؤثر داشته باشند. رویکرد کلان دیپلماسی پارلمانی مجلس یازدهم در عرصه مدیریت جهادی ابتکار و عمل، براساس چهار شاخص کارآمدی، شفافیت، مردمی سازی و هوشمندسازی بنا شده است.
در منظومه دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی، کاربست ابتکار و نوآوری در راهبرد دیپلماسی پارلمانی ضروری است. این اقدام باعث می شود مجلس یازدهم نقش بی بدیلی را در تنظیم گری و معماری معادلات منطقه ای و جهانی ایفا کند.
در حال حاضر شکاف بین دیپلماسی پارلمانی دوجانبه و قاره ای که از آن با عنوان منطقه گرایی پارلمانی نام برده می شود، بسیار مشهود است. توجه معماران دیپلماسی پارلمانی به این موضوع از اهمیت راهبردی برخوردار است، به ویژه اینکه رهبر دوراندیش انقلاب (مدظله العالی) همواره در بیانات مختلف بر ضرورت منطقه گرایی، توجه به کشورهای مسلمان و همسایه و همچنین استفاده از ظرفیت های غنی نگاه به شرق تأکید فرموده اند.
در میان کنشگران دیپلماسی پارلمانی، نقش ریاست محترم قوه مقننه و گروه های دوستی از بقیه کنشگران برجسته تر است، به همین دلیل توصیه می شود با ابتکار و عمل در عرصه میدان، از ظرفیت های دیپلماتیک ریاست محترم قوه مقننه و رؤسای گروه های دوستی برای توسعه مجامع پارلمانی منطقه ای مانند اتحادیه بین المجالس سازمان شانگهای، اتحادیه بین المجالس جبهه مقاومت اسلامی، اتحادیه بین المجالس کشورهای حاشیه دریای خزر و اتحادیه بین المجالس کشورهای فارسی زبان استفاده شود. این اقدام گامی عملیاتی و راهبردی در جهت تحکیم ستون های دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی است. در دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی، بایستی نقش دین نیز در میدان سیاست برجسته باشد. رایزنی ریاست محترم قوه مقننه و هیئت های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی برای تأسیس اتحادیه بین المجالس جبهه مقاومت اسلامی یا ترسیم نقشه راه عملیاتی برای حضور مقتدرانه در اتحادیه بین المجالس اسلامی، مصداقی از تجلی نقش دین در میدان دیپلماسی پارلمانی است.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
به منظور حضور مقتدرانه در عرصه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی ایران لازم است با توجه به بند «16» اصل سوم و اصول 152 و 154 قانون اساسی، از همه ابعاد و ظرفیت های دیپلماسی استفاده کند. دیپلماسی رسمی، عمومی، دفاعی، اقتصادی، فرهنگی و ... از مهم ترین ابعاد دیپلماسی است که هرکدام متولیان خاص خود را دارد. یکی از مهم ترین اضلاع دیپلماسی عمومی، دیپلماسی پارلمانی است که متولی اصلی آن مجلس شورای اسلامی است.
طبعاً قدرت مانور دولتمردان در عرصه روابط بین الملل در قیاس با نمایندگان پارلمان محدودتر است ولی قانونگذاران به دلیل ایفای وظایف نمایندگی تحرک دیپلماتیک بالاتری دارند و در بیان مواضع از آزادی بیشتری در قیاس با وزیر امور خارجه و سفرا برخوردارند. ستون فقرات و موتور پیشران توسعه دیپلماسی پارلمانی بر پنج کنشگر ریاست محترم قوه مقننه، شورای اجرایی بین المجالس، گروه های دوستی، رؤسای فراکسیون ها و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بنا شده است. این پنج کنشگر به عنوان معماران سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، لازم است در تمام سطوح دیپلماسی پارلمانی دو جانبه، منطقه ای، قاره ای، فرامنطقه ای و جهانی مشارکت میدانی مؤثر داشته باشند. رویکرد کلان دیپلماسی پارلمانی مجلس یازدهم در عرصه مدیریت جهادی ابتکار و عمل، براساس چهار شاخص کارآمدی، شفافیت، مردمی سازی و هوشمندسازی بنا شده است.
در منظومه دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی، کاربست ابتکار و نوآوری در راهبرد دیپلماسی پارلمانی ضروری است. این اقدام باعث می شود مجلس یازدهم نقش بی بدیلی را در تنظیم گری و معماری معادلات منطقه ای و جهانی ایفا کند.
در حال حاضر شکاف بین دیپلماسی پارلمانی دوجانبه و قاره ای که از آن با عنوان منطقه گرایی پارلمانی نام برده می شود، بسیار مشهود است. توجه معماران دیپلماسی پارلمانی به این موضوع از اهمیت راهبردی برخوردار است، به ویژه اینکه رهبر دوراندیش انقلاب (مدظله العالی) همواره در بیانات مختلف بر ضرورت منطقه گرایی، توجه به کشورهای مسلمان و همسایه و همچنین استفاده از ظرفیت های غنی نگاه به شرق تأکید فرموده اند.
در میان کنشگران دیپلماسی پارلمانی، نقش ریاست محترم قوه مقننه و گروه های دوستی از بقیه کنشگران برجسته تر است، به همین دلیل توصیه می شود با ابتکار و عمل در عرصه میدان، از ظرفیت های دیپلماتیک ریاست محترم قوه مقننه و رؤسای گروه های دوستی برای توسعه مجامع پارلمانی منطقه ای مانند اتحادیه بین المجالس سازمان شانگهای، اتحادیه بین المجالس جبهه مقاومت اسلامی، اتحادیه بین المجالس کشورهای حاشیه دریای خزر و اتحادیه بین المجالس کشورهای فارسی زبان استفاده شود. این اقدام گامی عملیاتی و راهبردی در جهت تحکیم ستون های دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی است. در دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی، بایستی نقش دین نیز در میدان سیاست برجسته باشد. رایزنی ریاست محترم قوه مقننه و هیئت های دیپلماتیک مجلس شورای اسلامی برای تأسیس اتحادیه بین المجالس جبهه مقاومت اسلامی یا ترسیم نقشه راه عملیاتی برای حضور مقتدرانه در اتحادیه بین المجالس اسلامی، مصداقی از تجلی نقش دین در میدان دیپلماسی پارلمانی است.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
rc.majlis.ir
مرکز پژوهشها - پیشران های دیپلماسی پارلمانی در تراز انقلاب اسلامی
شماره مسلسل 18404
صنعت گردشگری سلامت در مالزی
صنعت گردشگری سلامت مالزی با همکاری بخش های مختلف دولتی و خصوصی این کشور توانسته درعرض چند سال، مالزی را بهعنوان یک کشور پیشرو و مقصدی برای گردشگران خارجی به منظور دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی، تبدیل کند.
گردشگری سلامت در مالزی تحت عنوان Malaysia Healthcare Travel Council (MHTC) در سال 2011 به منظور تسهیل و ارتقاء صنعت گردشگری سلامت در این کشور بنیان گذاری شده است. صنعت گردشگری سلامت مالزی با همکاری بخش های مختلف دولتی و خصوصی این کشور توانسته درعرض چند سال، مالزی را بهعنوان یک کشور پیشرو و مقصدی برای گردشگران خارجی به منظور دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی ، تبدیل کند.
هدایت این مجموعه با شورایی است که چهار وزیر بهداشت، گردشگری، دارایی و وزیر امور اقتصادی نخست وزیری مالزی جزء هیات مدیره آن میباشند و این شورا با مشارکت بخش های دولتی شامل اداره مهاجرت، سازمان توسعه تجارت، سازمان سرمایه گذاری، توریسم مالزی، سازمان فرودگاههای مالزی، جامعه پزشکی مالزی، جامعه حفظ سلامت مالزی، شورای دندان پزشکی و آژانس های دولتی گردشگری و نیز از بخش خصوصی انجمن بیمارستانهای خصوصی مالزی، انجمن پزشکی مالزی، شرکت های حمل و نقل هوایی خصوصی، هتل ها و آژانس های مسافرتی، گردشگری و راهنمایان گردشگری فعالیت میکند.
برای مطالعه کامل گزارش کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
صنعت گردشگری سلامت مالزی با همکاری بخش های مختلف دولتی و خصوصی این کشور توانسته درعرض چند سال، مالزی را بهعنوان یک کشور پیشرو و مقصدی برای گردشگران خارجی به منظور دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی، تبدیل کند.
گردشگری سلامت در مالزی تحت عنوان Malaysia Healthcare Travel Council (MHTC) در سال 2011 به منظور تسهیل و ارتقاء صنعت گردشگری سلامت در این کشور بنیان گذاری شده است. صنعت گردشگری سلامت مالزی با همکاری بخش های مختلف دولتی و خصوصی این کشور توانسته درعرض چند سال، مالزی را بهعنوان یک کشور پیشرو و مقصدی برای گردشگران خارجی به منظور دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی ، تبدیل کند.
هدایت این مجموعه با شورایی است که چهار وزیر بهداشت، گردشگری، دارایی و وزیر امور اقتصادی نخست وزیری مالزی جزء هیات مدیره آن میباشند و این شورا با مشارکت بخش های دولتی شامل اداره مهاجرت، سازمان توسعه تجارت، سازمان سرمایه گذاری، توریسم مالزی، سازمان فرودگاههای مالزی، جامعه پزشکی مالزی، جامعه حفظ سلامت مالزی، شورای دندان پزشکی و آژانس های دولتی گردشگری و نیز از بخش خصوصی انجمن بیمارستانهای خصوصی مالزی، انجمن پزشکی مالزی، شرکت های حمل و نقل هوایی خصوصی، هتل ها و آژانس های مسافرتی، گردشگری و راهنمایان گردشگری فعالیت میکند.
برای مطالعه کامل گزارش کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
پایگاه اطلاع رسانی معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
صنعت گردشگری سلامت در مالزی
صنعت گردشگری سلامت مالزی با همکاری بخش های مختلف دولتی و خصوصی این کشور توانسته درعرض چند سال، مالزی را بهعنوان یک کشور پیشرو و مقصدی برای گردشگران خارجی به منظور دریافت خدمات پزشکی و بهداشتی، تبدیل کند.
بازگشت آمریکا به دریای سیاه
تهاجم روسیه به اوکراین این تصور را تقویت کرده است که ناتوانی آمریکا در مدیریت یا مدیریت ناکارآمد آن، بیثباتی را به دنبال دارد. واشنگتن از نفوذ جهانی بی سابقه ای برخوردار است که بسیاری از متحدان و شرکا برای تقویت امنیت خود به آن نیاز دارند. این اصل در مورد منطقه وسیع دریای سیاه که شامل بالکان، قفقاز و آسیای مرکزی میشود و یک فضای جغرافیایی با اهمیت راهبردی حیاتی برای آمریکا و ناتو است، هم صدق میکند. اما دخالت واشنگتن در دهههای اخیر در این منطقه کاهش یافته که در نتیجه آن، سیاست تهاجمیروسیه با نفوذ فزاینده چین و ایران برای ایجاد محیط بیثباتی در جناح جنوب شرقی اروپا ترکیب شده است.
اوایل دوران پس از جنگ سرد را میتوان "عصر طلایی" تعامل آمریکا و دریای سیاه نامید یعنی زمانی که حمایت واشنگتن از کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق در منطقه با ترویج انتقال دموکراتیک، عدم اشاعه، غیرنظامیکردن و بازار آزاد همراه بود.
شاید بهترین نمایش عزم آمریکا در این دوره کمک به آذربایجان، یک تولیدکننده بزرگ نفت و گاز منطقه، برای مستقل شدن از زیرساختهای انرژی روسیه با تسهیل کریدور گاز جنوبی و خط لوله نفتی باکو-تفلیس-جیهان بود. آنها نفت و گاز غیرروسی را در اختیار اروپا قرار دادند و در عین حال به آذربایجان و کشورهای ترانزیت گرجستان و ترکیه اجازه دادند از آن بهره ببرند. اما از آن روزها مدتها گذشته است و آمریکا اکنون در دریای سیاه "نامرئی" است و دیده نمیشود.
برخی علت جدایی واشنگتن از این منطقه را به سیاست آمریکا بعد از حملات 11 سپتامبر مرتبط میدانند، در حالی که برخی دیگر ادعا میکنند که سیاست «چرخش بسوی آسیا» توجه آن را از دریای سیاه منحرف کرده است.
نتیجه این عقب نشینی آمریکا که مصداق آن در سکوت در برابر حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 و الحاق غیرقانونی کریمه در سال 2014 دیده شد رفتار تهاجمیکنونی روسیه است. اگر آمریکا در آن زمان از خود واکنش نشان داده بود، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را از آخرین ماجراجویی اوکراینی خود منصرف میشد. با عقب نشینی آمریکا از منطقه دریای سیاه روسیه، چین و ایران خلا موجود را پر کردند. هر چند تسلط روسیه بر این منطقه تاریخی و عمیقتر است اما طرح کمربند و جاده پکن این پتانسیل را دارد که موقعیت مسکو را در آنجا به چالش بکشد.
ایران، اگرچه ضعیفتر از این دو کشور است، اما از ابزارهای آشکار و پنهان برای ایفای نقش بیشتر برای ضربه زدن به آمریکا و امنیت منطقهای استفاده میکند. همه اینها نقش دیرینه واشنگتن به عنوان ضامن اصلی امنیت اروپا را از بین میبرد.
برای مطالعه کامل کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
تهاجم روسیه به اوکراین این تصور را تقویت کرده است که ناتوانی آمریکا در مدیریت یا مدیریت ناکارآمد آن، بیثباتی را به دنبال دارد. واشنگتن از نفوذ جهانی بی سابقه ای برخوردار است که بسیاری از متحدان و شرکا برای تقویت امنیت خود به آن نیاز دارند. این اصل در مورد منطقه وسیع دریای سیاه که شامل بالکان، قفقاز و آسیای مرکزی میشود و یک فضای جغرافیایی با اهمیت راهبردی حیاتی برای آمریکا و ناتو است، هم صدق میکند. اما دخالت واشنگتن در دهههای اخیر در این منطقه کاهش یافته که در نتیجه آن، سیاست تهاجمیروسیه با نفوذ فزاینده چین و ایران برای ایجاد محیط بیثباتی در جناح جنوب شرقی اروپا ترکیب شده است.
اوایل دوران پس از جنگ سرد را میتوان "عصر طلایی" تعامل آمریکا و دریای سیاه نامید یعنی زمانی که حمایت واشنگتن از کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق در منطقه با ترویج انتقال دموکراتیک، عدم اشاعه، غیرنظامیکردن و بازار آزاد همراه بود.
شاید بهترین نمایش عزم آمریکا در این دوره کمک به آذربایجان، یک تولیدکننده بزرگ نفت و گاز منطقه، برای مستقل شدن از زیرساختهای انرژی روسیه با تسهیل کریدور گاز جنوبی و خط لوله نفتی باکو-تفلیس-جیهان بود. آنها نفت و گاز غیرروسی را در اختیار اروپا قرار دادند و در عین حال به آذربایجان و کشورهای ترانزیت گرجستان و ترکیه اجازه دادند از آن بهره ببرند. اما از آن روزها مدتها گذشته است و آمریکا اکنون در دریای سیاه "نامرئی" است و دیده نمیشود.
برخی علت جدایی واشنگتن از این منطقه را به سیاست آمریکا بعد از حملات 11 سپتامبر مرتبط میدانند، در حالی که برخی دیگر ادعا میکنند که سیاست «چرخش بسوی آسیا» توجه آن را از دریای سیاه منحرف کرده است.
نتیجه این عقب نشینی آمریکا که مصداق آن در سکوت در برابر حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 و الحاق غیرقانونی کریمه در سال 2014 دیده شد رفتار تهاجمیکنونی روسیه است. اگر آمریکا در آن زمان از خود واکنش نشان داده بود، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را از آخرین ماجراجویی اوکراینی خود منصرف میشد. با عقب نشینی آمریکا از منطقه دریای سیاه روسیه، چین و ایران خلا موجود را پر کردند. هر چند تسلط روسیه بر این منطقه تاریخی و عمیقتر است اما طرح کمربند و جاده پکن این پتانسیل را دارد که موقعیت مسکو را در آنجا به چالش بکشد.
ایران، اگرچه ضعیفتر از این دو کشور است، اما از ابزارهای آشکار و پنهان برای ایفای نقش بیشتر برای ضربه زدن به آمریکا و امنیت منطقهای استفاده میکند. همه اینها نقش دیرینه واشنگتن به عنوان ضامن اصلی امنیت اروپا را از بین میبرد.
برای مطالعه کامل کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری | Center for Strategic Studies of Iran
بازگشت آمریکا به دریای سیاه
بحران اوکراین نشان داد که خروج آمریکا از برخی مناطق و تمرکز آن بر چین، خلأهایی را برای رقبای این کشور ایجاد کرده است. عدم حضور آمریکا در منطقه دریای سیاه، باعث نفوذ روسیه، ایران و چین در آن شده و اکنون آمریکا برای بازگشت دوباره به این منطقه با چالشهایی روبروست.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دانشیار روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی، در گفتگو با معاصر:
احیائ برجام بعد از انتخابات اسراییل و آمریکا؛ تا دوماه دیگر
غلامرضا کریمی، دانشیار روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی و دبیر کل کمیسیون ملی آیسسکو در خصوص بیانیه مشترک تروئیکای اروپایی در مورد مذاکرات هستهای به خبرنگار معاصرمیگوید: شرایط داخلی آمریکا به گونهای است که در حال حاضر شرایط پذیرش برجام را ندارد ودرعین حال فشار اسراییل یر روی آمریکا به شدت افزایش یافته است و فعلا بعداز انتخابات اسراییل برجام احیائ نمیشود.
در ادامه اضافه کرد:به نوعی این بسترسازی به این صورت است که این مذاکرات بتوانند تا 2 ماه دیگربه تعویق بیافتد.
البته بهانهی به تعویق افتادن احیائ برجام را به گردن ایران میاندازند به دلیل این که ایران توافق را منوط به پادمان کرده است.
@farhangdiplomacy
احیائ برجام بعد از انتخابات اسراییل و آمریکا؛ تا دوماه دیگر
غلامرضا کریمی، دانشیار روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی و دبیر کل کمیسیون ملی آیسسکو در خصوص بیانیه مشترک تروئیکای اروپایی در مورد مذاکرات هستهای به خبرنگار معاصرمیگوید: شرایط داخلی آمریکا به گونهای است که در حال حاضر شرایط پذیرش برجام را ندارد ودرعین حال فشار اسراییل یر روی آمریکا به شدت افزایش یافته است و فعلا بعداز انتخابات اسراییل برجام احیائ نمیشود.
در ادامه اضافه کرد:به نوعی این بسترسازی به این صورت است که این مذاکرات بتوانند تا 2 ماه دیگربه تعویق بیافتد.
البته بهانهی به تعویق افتادن احیائ برجام را به گردن ایران میاندازند به دلیل این که ایران توافق را منوط به پادمان کرده است.
@farhangdiplomacy
مزایای منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا
منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا موسوم به AfCFTA پروژهٔ شاخص دستورکار 2063 اتحادیه آفریقا[1] است. در واقع این پروژه طرحی برای دستیابی به توسعه فراگیر و پایدار در سرتاسر این قاره در طول 50 سال آینده است. هدف AfCFTA تقویت تجارت درون آفریقایی از طریق ارائه یک توافقنامه تجاری جامع و متقابلاً سودمند بین کشورهای عضو است که تجارت کالا و خدمات، سرمایهگذاری، حقوق مالکیت معنوی و اصل رقابت را پوشش میدهد. این موافقتنامه در 30 می 2019 برای 24 کشوری که اسناد تصویب خود را نزد رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا[2] به عنوان امین اسناد سپرده بودند لازم الاجرا شد. تا ماه می 2022، 43 کشور اسناد تصویب AfCFTA را تصویب نمودند و نزد رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا سپردند. از میان 55 کشور عضو اتحادیه آفریقا، تنها اریتره هنوز به عضویت منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا درنیامده است. در دوازدهمین نشست فوق العاده مجمع اتحادیه آفریقا در تاریخ 7 جولای 2019 آغاز اجرای AfCFTA اعلام گردید.
لینک مطالعه کامل گزارش
@farhangdiplomacy
منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا موسوم به AfCFTA پروژهٔ شاخص دستورکار 2063 اتحادیه آفریقا[1] است. در واقع این پروژه طرحی برای دستیابی به توسعه فراگیر و پایدار در سرتاسر این قاره در طول 50 سال آینده است. هدف AfCFTA تقویت تجارت درون آفریقایی از طریق ارائه یک توافقنامه تجاری جامع و متقابلاً سودمند بین کشورهای عضو است که تجارت کالا و خدمات، سرمایهگذاری، حقوق مالکیت معنوی و اصل رقابت را پوشش میدهد. این موافقتنامه در 30 می 2019 برای 24 کشوری که اسناد تصویب خود را نزد رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا[2] به عنوان امین اسناد سپرده بودند لازم الاجرا شد. تا ماه می 2022، 43 کشور اسناد تصویب AfCFTA را تصویب نمودند و نزد رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا سپردند. از میان 55 کشور عضو اتحادیه آفریقا، تنها اریتره هنوز به عضویت منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا درنیامده است. در دوازدهمین نشست فوق العاده مجمع اتحادیه آفریقا در تاریخ 7 جولای 2019 آغاز اجرای AfCFTA اعلام گردید.
لینک مطالعه کامل گزارش
@farhangdiplomacy
پایگاه اطلاع رسانی معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
مزایای منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا
موافقتنامه منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا به عنوان پروژه شاخص دستورکار اتحادیه آفریقا در راستای تحقق توسعه پایدار قاره آفریقا ظرف 50 سال آینده میباشد. از میان 55 کشور عضو اتحادیه آفریقا، تنها اریتره هنوز به عضویت منطقه تجارت آزاد قاره آفریقا درنیامده است.
مذاکرات هستهای با فرمول فوتبال آمریکایی
تا پیش از ۲سپتامبر(۱۱ شهریور) پرونده مذاکره هستهای و احیای برجام روند مثبتی را طی میکرد. با تحویل نظرات جمهوری اسلامی ایران درباره پاسخ آمریکا به جوزپ بورل، هماهنگکننده مذاکرات و نماینده اتحادیه اروپا وارد فاز جدیدی شد از یکسو ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا پاسخ ایران درباره متن پیشنویس توافق احتمالی سازنده ندانست، از سوی دیگر سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در بیانیه مشترکی از ایران بابت احیا نشدن برجام انتقاد کردند و گفتند که مواضع تهران «تردیدهای جدی را درباره نیات و تعهد ایران به نتیجه موفقیتآمیز برجام ایجاد میکند.»
در این بین شاهد تحرک اسرائیل در پرونده هستهای هستیم؛ هرچند اسرائیل درباره فعالیت هستهای خود و همچنین عملیات خرابکاری و ترور علیه تاسیسات هستهای و دانشمندان ایرانی از دکترین «ابهام استراتزیک» پیروی میکند؛ اما یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل اعلام کرد: دولت وی ضمن حفظ روابطی مستحکم با ایالات متحده، برای تضمین شنیدن نگرانیهای اسرائیل در خصوص قرارداد جدید ایران فشار موثری وارد میآورد. به دنبال این اظهارات شاهد سفر داوید برنئا، رئیس موساد به آمریکا برای ارائه «اطلاعات حساس» درباره ایران به مقامات واشنگتن بودیم تا دولت جو بایدن را از بازگشت به برجام منصرف کند. اما تازهترین اقدام اسرائیل اظهارت روز گذشته رئیس موساد بود که اعلام کرد: حتی در صورت احیای برجام، ایران از فعالیتهای این سازمان در امان نخواهد بود و هشدار داده است که هرگونه حمله به اسرائیل یا شهروندانش، در داخل خاک ایران پاسخ داده میشود.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
تا پیش از ۲سپتامبر(۱۱ شهریور) پرونده مذاکره هستهای و احیای برجام روند مثبتی را طی میکرد. با تحویل نظرات جمهوری اسلامی ایران درباره پاسخ آمریکا به جوزپ بورل، هماهنگکننده مذاکرات و نماینده اتحادیه اروپا وارد فاز جدیدی شد از یکسو ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا پاسخ ایران درباره متن پیشنویس توافق احتمالی سازنده ندانست، از سوی دیگر سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در بیانیه مشترکی از ایران بابت احیا نشدن برجام انتقاد کردند و گفتند که مواضع تهران «تردیدهای جدی را درباره نیات و تعهد ایران به نتیجه موفقیتآمیز برجام ایجاد میکند.»
در این بین شاهد تحرک اسرائیل در پرونده هستهای هستیم؛ هرچند اسرائیل درباره فعالیت هستهای خود و همچنین عملیات خرابکاری و ترور علیه تاسیسات هستهای و دانشمندان ایرانی از دکترین «ابهام استراتزیک» پیروی میکند؛ اما یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل اعلام کرد: دولت وی ضمن حفظ روابطی مستحکم با ایالات متحده، برای تضمین شنیدن نگرانیهای اسرائیل در خصوص قرارداد جدید ایران فشار موثری وارد میآورد. به دنبال این اظهارات شاهد سفر داوید برنئا، رئیس موساد به آمریکا برای ارائه «اطلاعات حساس» درباره ایران به مقامات واشنگتن بودیم تا دولت جو بایدن را از بازگشت به برجام منصرف کند. اما تازهترین اقدام اسرائیل اظهارت روز گذشته رئیس موساد بود که اعلام کرد: حتی در صورت احیای برجام، ایران از فعالیتهای این سازمان در امان نخواهد بود و هشدار داده است که هرگونه حمله به اسرائیل یا شهروندانش، در داخل خاک ایران پاسخ داده میشود.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
روزنامه دنیای اقتصاد
مذاکرات هستهای با فرمول فوتبال آمریکایی
نقشیابی کشورها در سیاست بینالملل تابعی از معادله موازنه قدرت است. هر بازیگری بر اساس تحولات درون ساختاری و معادله قدرت، میتواند نیروی موثری در تغییر موازنه باشد. هرگاه موازنه در سطوح منطقهای و بینالمللی تغییر یابد، زمینه برای افزایش تضادهای سیاسی و…
ساختار تجارت خارجی استرالیا/ ظرفیتی مغفول برای تکمیل پازل تجاری
استرالیا به عنوان اقتصادی قدرتمند در منطقه آ سیا-اقیانوسیه تنها با داشتن حدود ۲۵ میلیون نفر جمعیت، با تولید ناخالص داخلی ۱ تریلیون و ۶۴ میلیارد دلاری، در سال ۲۰۲۰ میلادی سیزدهمین اقتصاد جهان بر مبنای تولید ناخالص داخلی بوده است. ارزش ذخایر طبیعی این کشور در سال ۲۰۲۱ میلادی حدود ۱۹.۹ تریلیون دلار تخمین زده شده که این کشور ر ا در جایگاه هشتم جهان قرار میدهد. همچنین استرالیا بین سالهای ۲۰۱۷ الی ۲۰۲۰ میلادی سالانه به طور متوسط حدود ۳۷۰ الی ۴۰۰ میلیارد دلار صادرات کالا و خدمات داشته است.
استرالیا تاکنون ۱۶ موافقتنامه تجارت آزاد را به امضا رسانده است که با توجه به تعرفه پایین و دسترسی مطلوب این کشور به بازارهای آسیایی، از دروازههای تجارت جهانی به بازار کشورهای آسیایی محسوب میشود. در مجموع بیش از ۶۵ درصد از تجارت استرالیا با کشورهای آسیایی صورت میگیرد و در سالهای اخیر وارد مشارکت راهبردی با اقتصادهای آسیایی شده است. به عنوان مثال در ژانویه سال ۲۰۲۲ میلادی، بزرگترین توافق تجاری جهان یعنی مشارکت اقتصادی جامع منطقهای به امضا رسید. توافقنامه مذکور، نزدیک به یک سوم تولید جهانی را پوشش داده و اعضای این توافق را کشورهای جنوب شرق آسیا (آ سه آن)، چین، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند تشکیل میدهند.
برای مطالعه گزارش کلیک کنید
@farhangdiplomacy
استرالیا به عنوان اقتصادی قدرتمند در منطقه آ سیا-اقیانوسیه تنها با داشتن حدود ۲۵ میلیون نفر جمعیت، با تولید ناخالص داخلی ۱ تریلیون و ۶۴ میلیارد دلاری، در سال ۲۰۲۰ میلادی سیزدهمین اقتصاد جهان بر مبنای تولید ناخالص داخلی بوده است. ارزش ذخایر طبیعی این کشور در سال ۲۰۲۱ میلادی حدود ۱۹.۹ تریلیون دلار تخمین زده شده که این کشور ر ا در جایگاه هشتم جهان قرار میدهد. همچنین استرالیا بین سالهای ۲۰۱۷ الی ۲۰۲۰ میلادی سالانه به طور متوسط حدود ۳۷۰ الی ۴۰۰ میلیارد دلار صادرات کالا و خدمات داشته است.
استرالیا تاکنون ۱۶ موافقتنامه تجارت آزاد را به امضا رسانده است که با توجه به تعرفه پایین و دسترسی مطلوب این کشور به بازارهای آسیایی، از دروازههای تجارت جهانی به بازار کشورهای آسیایی محسوب میشود. در مجموع بیش از ۶۵ درصد از تجارت استرالیا با کشورهای آسیایی صورت میگیرد و در سالهای اخیر وارد مشارکت راهبردی با اقتصادهای آسیایی شده است. به عنوان مثال در ژانویه سال ۲۰۲۲ میلادی، بزرگترین توافق تجاری جهان یعنی مشارکت اقتصادی جامع منطقهای به امضا رسید. توافقنامه مذکور، نزدیک به یک سوم تولید جهانی را پوشش داده و اعضای این توافق را کشورهای جنوب شرق آسیا (آ سه آن)، چین، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند تشکیل میدهند.
برای مطالعه گزارش کلیک کنید
@farhangdiplomacy
اندیشکده دیپلماسی اقتصادی
ساختار تجارت خارجی استرالیا/ ظرفیتی مغفول برای تکمیل پازل تجاری
به گزارش خبرگزاری مهر، شناسایی ساختارهای اقتصادی کشورهای مختلف در توسعه بازارهای تجاری کشور اهمیت فراوانی دارد.در این راستا امیرمحمد رئیسیان، کارشناس کمیته بازاریابی بین الملل اندیشکده دیپلماسی اقتصادی در یادداشتی به بررسی موردی این موضوع در کشور است
نقش راهبردی نروژ در توسعه جهانی خودروهای الکتریکی
کلید موفقیت برخی کشورها برای افزایش استفاده از خودروهای جدید برقی ،هیبریدی و پلاگین، اتخاذ سیاست هایی است که از پشتیبانی بلندمدت وهمه جانبه در حمایت از اقدامات و سیاست های محیط زیستی برخوردار بوده اند.
نروژ در این خصوص با نگاهی استراتژیک به سمت رهبری جهانی در انتقال خودروهای برقی گام برداشته است و تصمیم سازان این کشور اسکاندیناویایی از ابتدای امر سیاست و مسیرمشوقی متفاوتی را نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر در پیش گرفته اند که در نتیجه آن و درماه ژوئن سال جاری، شاهد بودیم که فروش خودروهای برقی سواری پلاگین جدید (PEV ) در نروژ به 90 درصد کل فروش خودروهای سواری دست اول رسید.
این استراتژی موفق نروژ چه خصوصیات ویژه ای نسبت به دیگر کشورها داشته است؟ نروژیها استراتژی گردش به سمت خودروهای الکتریکی را از سال 1990 و خیلی قبل از دیگرکشورها شروع کرده اند ، از این مقطع رویکرد افزایش استفاده از وسایل نقلیه با آلایندگی صفر، به طور فزاینده ای توسط تمامی دولتهای نروژ با هر گرایش سیاسی و حزبی، حمایت شده است. البته و در مقایسه با دیگر کشورها با این تفاوت کلیدی که نروژ یارانههای پولی خاصی را برای انتخاب خودروهای برقی به جای خودروهای موتور احتراق داخلی (ICE) به مردم ارائه نمیکرد و در عوض، تخفیفهای قابل توجهی در مالیات بر ارزش افزوده و هزینههای بیمه برای خودروهای برقی ارائه می نمود که در نتیجه، قیمت خرید یک خودروی تمام الکتریکی در نروژ برای مصرف کننده نهائی و در مجموع کمتر از نسخه هیبریدی یا موتور احتراق داخلی (ICE) همان خودرو تمام میشد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
کلید موفقیت برخی کشورها برای افزایش استفاده از خودروهای جدید برقی ،هیبریدی و پلاگین، اتخاذ سیاست هایی است که از پشتیبانی بلندمدت وهمه جانبه در حمایت از اقدامات و سیاست های محیط زیستی برخوردار بوده اند.
نروژ در این خصوص با نگاهی استراتژیک به سمت رهبری جهانی در انتقال خودروهای برقی گام برداشته است و تصمیم سازان این کشور اسکاندیناویایی از ابتدای امر سیاست و مسیرمشوقی متفاوتی را نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر در پیش گرفته اند که در نتیجه آن و درماه ژوئن سال جاری، شاهد بودیم که فروش خودروهای برقی سواری پلاگین جدید (PEV ) در نروژ به 90 درصد کل فروش خودروهای سواری دست اول رسید.
این استراتژی موفق نروژ چه خصوصیات ویژه ای نسبت به دیگر کشورها داشته است؟ نروژیها استراتژی گردش به سمت خودروهای الکتریکی را از سال 1990 و خیلی قبل از دیگرکشورها شروع کرده اند ، از این مقطع رویکرد افزایش استفاده از وسایل نقلیه با آلایندگی صفر، به طور فزاینده ای توسط تمامی دولتهای نروژ با هر گرایش سیاسی و حزبی، حمایت شده است. البته و در مقایسه با دیگر کشورها با این تفاوت کلیدی که نروژ یارانههای پولی خاصی را برای انتخاب خودروهای برقی به جای خودروهای موتور احتراق داخلی (ICE) به مردم ارائه نمیکرد و در عوض، تخفیفهای قابل توجهی در مالیات بر ارزش افزوده و هزینههای بیمه برای خودروهای برقی ارائه می نمود که در نتیجه، قیمت خرید یک خودروی تمام الکتریکی در نروژ برای مصرف کننده نهائی و در مجموع کمتر از نسخه هیبریدی یا موتور احتراق داخلی (ICE) همان خودرو تمام میشد.
برای مطالعه کامل اینجا کلیک کنید.
@farhangdiplomacy
پایگاه اطلاع رسانی معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
نقش راهبردی نروژ در توسعه جهانی خودروهای الکتریکی
کلید موفقیت برخی کشورها برای افزایش استفاده از خودروهای جدید برقی ،هیبریدی و پلاگین، اتخاذ سیاست هایی است که از پشتیبانی بلندمدت وهمه جانبه در حمایت از اقدامات و سیاست های محیط زیستی برخوردار بوده اند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️الحاق مناطق چهارگانه به روسیه چه تاثیری بر جنگ با اوکراین دارد؟
♦️برگزارکنندگان همه پرسی در مناطق لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا از رای مثبت اکثریت مشارکت کنندگان برای الحاق این مناطق به روسیه خبر داده اند
🔷اما الحاق این مناطق به روسیه چه تاثیری در روند جنگ خواهد داشت؟
الحاق این مناطق به روسیه به معنای این است که اگر اوکراین برای بازپس گیری آن ها اقدام کند، مسکو آن را اقدامی علیه سرزمین خود تلقی خواهد کرد.
♦️برگزارکنندگان همه پرسی در مناطق لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا از رای مثبت اکثریت مشارکت کنندگان برای الحاق این مناطق به روسیه خبر داده اند
🔷اما الحاق این مناطق به روسیه چه تاثیری در روند جنگ خواهد داشت؟
الحاق این مناطق به روسیه به معنای این است که اگر اوکراین برای بازپس گیری آن ها اقدام کند، مسکو آن را اقدامی علیه سرزمین خود تلقی خواهد کرد.